جدول جو
جدول جو

معنی مبارک باد - جستجوی لغت در جدول جو

مبارک باد
خجسته باد، فرخنده باد، تهنیت
تصویری از مبارک باد
تصویر مبارک باد
فرهنگ فارسی عمید
مبارک باد
فرخنده باد شاد باش (جمله فعلیه) خجسته باد، فرخنده باد، (در تهنیت گویند)، تهنیت شادمانی. یا به مبارک باد آمدن، برای تهنیت آمدن: تا شدم حلقه بگوش در میخانه عشق هردم آید غمی از نو به مبارکبادم. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
مبارک باد
خجسته باد
تصویری از مبارک باد
تصویر مبارک باد
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ رَ دِ بِ هَِ)
قریه ای است بشمال تهران. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از قرای بلوک شمیران در شرق. دهی است از بخش شمیران که در شهرستان تهران واقع است و 258 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
مکنی بابوالمکارم مبارک بن محمد بن معمر بادرانی. وی از ابوالخطاب نصر بن احمد بن بطر و ابوالحسن علی بن محمد بن علاف و جز آنان حدیث کرد. شیخی صالح بود و سماع صحیح داشت و بسال 522 هجری قمری درگذشت. (معجم البلدان) ، تحفه و هدیه و بخشش، گیاهی خوشبو که ریحان نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به بادروزه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مبارک پای
تصویر مبارک پای
همایونپای همایونگام سپید گام تر پای (گویش افغانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تبریک، تهنیت، شادباش، خجسته باد، فرخنده باد
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مراسمی که در آن خانواده ی داماد پس از بله گرفتن به اتفاق
فرهنگ گویش مازندرانی
رفتن به خانه ی کسی جهت عرض تبریک
فرهنگ گویش مازندرانی
تبریک، تبریک میگم
دیکشنری اردو به فارسی
تبریک گفتن، تبریک بگو
دیکشنری اردو به فارسی